ما در درمانکده روابط عاطفی با استفاده از رویکردهای علمی و اثربخش رواندرمانی و مشاوره به شما کمک می کنیم، تا از اضطراب، افسردگی، مشکلات زناشویی و روابط عاطفی خود رهایی پیدا کرده و مسیر توسعه فردی خود را رقم بزنید.
استرس و اعتیاد

استرس و اعتیاد

استرس به عنوان یکی از عوامل خطرپذیر در شروع اعتیاد، ماندگاری، عود و در نتیجه شکست در درمان محسوب می شود. حوادث استرس زا همراه با مهارت های مقابله ای ضعیف، می تواند از طریق پاسخهای تکانشی و مصرف بی رویه داروها، افزایش خطر اعتیاد را به همراه داشته باشد. این در حالی است که این گونه داروها، استرس را کاهش نمی دهد و یا حداقل برای مدت کوتاهی کاهش آن را ممکن می سازد، بنابراین بهترآن است که راهی برای مدیریت آن پیدا کنیم.
حوادث استرس زا باعث افزایش سطح هورمون های استرس مانند هورمون کورتیزول می شود. پاسخ جنگ و گریز، یک پاسخ عادی به استرس است. در این حالت، تمام خون به سمت عضلات می رود تا بدن برای عمل و کنش آماده شود. ما باید بین استرس مزمن و استرس طبیعی تفاوت قایل شویم. استرس های ملایم و چالش برانگیز، که در مدت محدود درک می شوند، می تواند لذت بخش باشد. در حقیقت، برخی از افراد به دنبال شرایط استرس زا(جست و جوی تجربیات جدید و بسیار تحریک کننده) هستند که باعث آزاد شدن هورمون استرس می شوند. در حالی که، استرس های شدید، غیر قابل پیش بینی و طولانی مدت(مانند درگیری بین فردی، از دست دادن عزیزان و بیکاری) منجر به درماندگی آموخته شده و به وجود آمدن علایم افسردگی می شود. استرس های مزمن، خطر ابتلا به افسردگی، سرماخوردگی، سردرد تنشی، درد گردن و شانه را افزایش می دهد. تروما یا ضربه های روانی در دوران کودکی به عنوان یکی از عوامل کلیدی و مهم در آسیب پذیری فرد در زندگی آیندۀ او می باشد.
محل کار، یکی از شرایطی است که قرار گرفتن ما در معرض استرس مزمن را فراهم می کند. استرس های کاری شامل عواملی مانند مطالبات و در خواست های کاری، توانایی در کنترل شرایط کاری و تصمیم گیری و میزان حمایت اجتماعی در محل کار می باشد. افرادی که در محل کارشان توانایی کنترل این شرایط را ندارند، مستعد ابتلا به اضطراب و افسردگی و همچنین شرایط پزشکی مرتبط با استرس ها مانند زخم معده و دیابت هستند.
باید در نظر داشته باشیم که وقایع استرس زا یا چگونگی آن ها مهم نیست. بلکه مهم این است که فرد چگونه این وقایع و نحوۀ برخورد با آن ها را ارزیابی می کند. فرد با ارزیابی شرایط گوناگونی که استرس را به وجود می آورد و با سیگار کشیدن، نوشیدن الکل و پر خوری، با شرایط استرس زا مقابله می کند. این به معنای آن است که این وقایع و مقابله با آن کاملاً فردی و منحصر به فرد است.
شواهد جامع و قابل اطمینانی در ارتباط بین استرس مزمن و انگیزه برای سوء مصرف مواد وجود دارد. به عنوان مثال، تحقیقات نشان می دهد که تجربیات مضر دوران کودکی مانند سوء استفادۀ جسمی و جنسی، غفلت، خشونت خانگی و اختلال در عملکرد خانوادگی با افزایش خطر اعتیاد همراه است. در افرادی که از ازدواج خود ناراضی اند و از اشتغال خود احساس رضایت نمی کنند نیز میزان بالایی از اعتیاد گزارش شده است. تجارب رشدِ ناخوشایند در دوران کودکی و نوجوانی(سوء استفاده و غفلت) به طور غیر مستقیم از طریق کاهش کنترل خود، خطر ابتلا به اعتیاد را افزایش می دهد. جوانانی که در معرض خطر سوء مصرف مواد هستند، اغلب با کاهش کنترل خود و کنترل هیجانات شناخته می شوند و رفتار اعتیادی آن ها نتیجۀ تجربیات و محیطی است که آنها در آن رشد کرده بودند. هرچه قدر که تعداد استرس زاهایی که فرد با آن روبه رو می شود بیشتر باشد، شانس سوء مصرف مواد نیز بیشتر خواهد بود.
خود درمانی با داروها، تئوری است که بر ارتباط قوی بین استرس و اعتیاد متمرکز شده است. بر اساس این تئوری، فرد ممکن است که از داروها برای مقابله با تنش های مرتبط با استرس زاها و کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی که ناشی از یک رویداد تروماتیک است، استفاده نماید. بنابراین استفاده از مخدرها به عنوان وسیله ای برای تنظیم و تسکین استرس های روان شناختی می باشد.
استرس های هیجانی بسیار بالا، با از دست دادن کنترل بر تکانه ها و ناتوانی در به تاخیر انداختن لذات، مرتبط است. استرس مزمن، حجم مادۀ خاکستری مغز را کاهش می دهد. مادۀ خاکستری مغز با کنترل شناختی و تنظیم استرس همراه است. همچنین بخشی از قشر پیشانی مغز، که در شناخت مشورتی دخیل است، تحت تاثیر استرس، خاموش شده و فعالیت و کارکرد خود را از دست می دهد. بنابراین مغزی که تحت تاثیر استرس قرار گرفته باشد، توانایی بازتابی خود را از دست داده و به صورت خودکار عمل می کند و افرادی که تحت تاثیر استرس قرار می گیرند، مستعد ابتلا به عواقبِ آن مانند مصرف سیگار، پرخوری، مصرف الکل و داروهای مخدر هستند، در واقع این عواقب به عنوان راهی برای مقابله با استرس های روزانه شناخته می شوند.
به طور خلاصه، رویدادهای پراسترس در زندگی و راهکارهای مقابله ای ضعیف با آن، ممکن است خطر اعتیاد را افزایش دهد. این امر، اهمیت درک بهتر استرس ها و بهبود مهارت های مقابله ای مانند آموزش پیشگیری از استرس و تحمل در درمان های اعتیاد را نشان می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.