تعداد تصمیماتی که میگیریم و پیچیدگی مشکلی که ما حل میکنیم گاهی از ظرفیت مغز فراتر میرود. برای پاسخ سریعتر و مؤثرتر به خواسته های متعدد زندگی روزمره بدون نیاز به اختراع دوباره چرخ، مغز ما فرایند تصمیمگیری را سادهتر میکند. چطور؟ با ایجاد میانبرها با استفاده از «روش اکتشافی». این میانبرها در واقع روشهای کاملی برای انتخاب و استفاده از اطلاعات هستند. «روش اکتشافی» به شما کمک میکند تا قضاوتهای فوری را انجام دهید. اما همانقدر که در وقت خود صرفهجویی میکنید، دقت خود را از دست میدهید. اگر اکتشافات شما ناقص باشد، قضاوت فوری شما نیز اشتباه خواهد بود.
دانشمندان حدود ۱۰۰ مورد از این اکتشافات ناقص را شناسایی کردهاند و از آنها به عنوان سوگیریهای شناختی یاد میکنند. متأسفانه ، این سوگیریها منجر به کشف تصادفی و بی منطق برخی حقایق، پردازش سطحی و نتیجه گیریهای عجولانه میشود. آنها باعث میشوند شما به چیزهایی که صحیح نیستند اعتقاد داشته باشید و مواردی را نادیده بگیرید. در اصل، آنها شما را به یک متفکر تنبل تبدیل می کنند.
سوگیری و تنبلی فکری میتواند تأثیرات عمیقی بر تصمیماتی که شما میگیرید ، اقداماتی که میکنید و نتایجی که خواهید گرفت میگذارد. درنتیجه یکی از بهترین راهها برای بهبود مهارت تصمیم گیری، شناخت سوگیریها است. برای جلوگیری از پنج مورد از رایج ترین سوگیریهای شناختی، می توانید این مقاله را دنبال کنید و تمریناتش را بکار بگیرید.
۱. اعتقادات خود را زیر سؤال ببرید.
گاهی ایدهای باورپذیر به نظر میرسد، و شما فقط به همین دلیل آن را منطقی و واقعی فرض میکنید. در این مواقع شما مرتکب «سوگیری عقیدهای» شدهاید. هرچه ایده با عقاید شما سازگارتر باشد، کمتر احتمال دارد که به دنبال اثبات آن باشید. اعتقادات شدید و غیرقابل چالش تعیین می کند که برای رسیدن به اهداف خود چه اقداماتی را انجام خواهید داد یا چه کارهایی را رها خواهید کرد. به عنوان مثال، اگر فکر میکنید اکثر مشاغل کوچک شکست میخورند، بعید به نظر میرسد که کسبوکار وچک خود را شروع کنید. اگر فکر می کنید محصول شما ارزش فروش ندارد، هرگز آن را برای فروش در دسترس قرار نمیدهید. و اگر فکر میکنید پیام شما به اندازه کافی قدرتمند یا مهم نیست، هرگز آن را به اشتراک نمی گذارید.
از خودتان بپرسید: کدام حقایق از عقاید شما پشتیبانی میکنند
۲. به دنبال حقایقی باشید که نظر شما را نفی کند.
ما دوست داریم که حق با ما باشد. و برای محافظت از آرزوی خود برای برحق بودن، ما به دنبال شواهدی هستیم که از عقاید ما پشتیبانی کند و مدارکی که با آنها مغایرت دارد را نادیده میگیریم. این «سوگیری تأیید» است. اگرچه این روش تفکر منطقیتر از «سوگیری عقیدهای» است، اما هنوز شما را به اشتباه میاندازد. سوگیری تایید باعث میشود حتی در هنگامی که اشتباه میکنید، فکر کنید حق با شماست.
به عنوان مثال اگر فکر میکنید دستیار جدید شما بیکفایت است، پی به دنبال اشتباهات و مشکلاتش خواهید بود. درنتیجه وقتی زمان ارزیابی عملکرد میشود، دادههای شما لیستی از کاستیها هستند. مطمئناً در تمام این مدت شما اعتقاد دارید که در کل حق با شما بوده است.اما اگر شما به دنبال شواهدی بگردید که اعتقادات قبلی شما را رد کنند، نه تنها میتوانید مشکلات را پیشبینی کنید بلکه دیدگاه مستدلتر و مستحکمتری خواهید داشت.
از خودتان بپرسید که برای رد دیدگاهتان چه شواهدی وجود دارد؟
۳. شانس موفقیت را تخمین بزنید
همه افراد می توانند در یکی دو مورد چند آمار و ارقام را تکرار کنند، اما تعداد کمی از افراد کاملا آمار را درک می کنند – و حتی کمتر کسی آمار برای تصمیم گیری استفاده میکند. وقتی رشته تحصیلی خود را به امید یک اتفاق خاص و بدون در نظر گرفتن احتمال واقعی آن اتفاق انتخاب میکنید، سوگیری دیگری را نشان میدهید: «بیتوجهی به نرخ پایه». نرخ پایه به این معنی است که اغلب اوقات یک اتفاق چند بار در یک جمعیت رخ میدهد، از جمله نرخ طلاق، میزان جرم و نرخ فارغ التحصیلی دانشگاه.
غفلت از نرخ پایه با توصیفات فریبنده شما را از اهدافتان دور میکند و باعث می شود آنچه را که از نظر آماری ممکن است فراموش کنید. اگر به فکر شروع کار خود هستید اما میخواهید ابتدا مدرک MBA را بدست آورید، دانستن درصد صاحبان مشاغل کوچک موفق که دارای مدرک MBA هستند برای تصمیمگیری به شما کمک میکند. در همین راستا، اگر وسوسه شدید در یکی از سمینارهای «یک شبه میلیاردر شوید» ثبت نام کنید، فقط به خواندن تبلیغات و جملات داخل سایتشان بسنده نکنید. تحقیق کنید و ببینید چند نفر تا به حال با این روش موفق شدهاند.
از خودتان بپرسید: چه چیز دیگری را باید بدانم؟
۴. در نظر بگیرید که ممکن است اشتباه کنید.
آیا قبل از جام جهانی فوتبال می دانستید که کدام تیم قهرمان خواهد شد؟ یا از قبل میدانستید کدام فیلم جایزه اسکار را خواهد گرفت؟ یا اینکه پیشبینی مرکردید که چه زمانی سهام سقوط خواهد کرد؟ اگر به هر یک از این سؤالات بله گفتید، «سوگیری پسنگرانه» خود را نشان میدهید. شما ادعا میکنید میدانستید چه اتفاقی خواهد افتاد، اما این ادعا را بعد از واقعه انجام می دهید. علاوه بر این، شما آن را باور دارید.
«سوگیری پسنگرانه» میتواند بسیار ویچیده باشد. چراکه تحقیقات نشان میدهد مردم اغلب پیشبینیهای خود را اشتباه به خاطر میآورند.
بیایید لحظه ای بازی کنیم: بدون مشورت با گوگل (یا سیری یا کورتانا و …)، بگویید که آیا میدانید مادر ترزا در چند سالگی درگذشت؟ حدس بزنید و جواب خودتان را بگویید. اگر یک ماه دیگر برای پیگیری به شما زنگ بزنم، و بپرسم چه عددی گفته بودید بسیاری از شما آن موقع عدد درستتری را خواهید گفت و نه عددی که واقعا الان گفتهاید. جدی ترین مشکل سوگیری پسنگرانه این است که شما نمیتوانید از اشتباهات خود درس بگیرید. و قابل درک است ، زیرا این تعصب باعث می شود فراموش کرده باشید که چه کاری کردید.
از خودتان بپرسید: در گذشته چه اشتباهی مرتکب شدم.
۵. بیاموزید که چه زمانی احساساتی شوید و چه زمانی احساسات را کنار بگذارید
آیا می توانید بدون احساسات خود تصمیمات خوبی بگیرید؟ احتمالاً، اما در بعضی موارد به کار بیشتری نیاز داردید و مدت زمان زیادی طول می کشد تا به تصمیم برسید. احساسات پیامهای سریع و سر راست را به قسمت تصمیم گیری مغز ارسال میکنند که به نوبه خود مشخص می کند که با تمام آن اطلاعات چه باید بکنید. هنگامی که پیام های احساسی بسیار واضح هستند، بر تصمیمات شما تأثیر زیادی می گذارد. این «سوگیری درونی» است.
احساسات شما در لحظه نه تنها بیطرفی شما را از میان میبرد، بلکه میتواند بر قضاوت شما راجه به یک شخص یا موقعیت تاثیر جدی بگذارد. احساسات مثبت می تواند باعث شود شما توانایی های خود را بیش از حد ارزیابی کنید، خطرات را دست کم بگیرید، در مورد دستاوردهای بالقوه اغراق کنید و اولویتهای خود را تغییر دهید. چیزهایی که باعث می شود احساس خوبی داشته باشیم مهمتر، ضروری یا با ارزش به نظر میرسند. افرادی که به ما احساس خوبی میدهند ، مفیدتر و اصیلتر به نظر میرسند. از طرفی، احساسات منفی میتوانند باعث شوند شما تواناییهای خود را دست کم بگیرید، خطرات را بیش از حد ارزیابی کنید، در عواقب اغراق کنید و اولویتهای خود را نادیده بگیرید. ما یادگرفتهایم هرچیزی که به ما حس بدی میدهد را بیاهمیت، غیرضروری یا بی ارزش بدانیم.
از خودتان بپرسید: این مقاله چه حسی به شما میدهد.
بهبود مهارت تصمیم گیری
اگر به دنبال بهبود مهارت تصمیم گیری خود هستید بدنیست بدانید که ما در ویدیا در مقالات جداگانهای در این رابطه صحبت کردهایم.
در زیر لیست چهار مقاله اخیر که مستقیما به این مهارت پرداختیم را میبینید:
- مهارت تصمیم گیری
- شش روش برای بهبود مهارت تصمیم گیری فردی
- چهار روش برای بهبود مهارت تصمیم گیری جمعی
- ۵ قدم ساده برای بهبود مهارت تصمیم گیری
منبع: اینترپرینیر