ما در درمانکده روابط عاطفی با استفاده از رویکردهای علمی و اثربخش رواندرمانی و مشاوره به شما کمک می کنیم، تا از اضطراب، افسردگی، مشکلات زناشویی و روابط عاطفی خود رهایی پیدا کرده و مسیر توسعه فردی خود را رقم بزنید.
قضاوت اخلاقی

فرض کنید بر روی پلی روی ریل راه آهن ایستاده‌اید و قطاری که کنترل خود را از دست داده، از دور می‌آید. روی ریل پنج کارگر بی‌خبر از همه جا مشغول کار هستند. تنها راه نجات دادن آنها این است که مرد درشت هیکلی که رو به روی شما روی پل ایستاده است را هل بدهید تا در مسیر قطار قرار گیرد و آن را نگه دارد و قطعا هم با این کار او می‌میرد اما آن پنج نفر زنده می‌مانند. چنین معمایی[1] افراد را در معرض یک قضاوت اخلاقی[2] قرار می‌دهد که جواب مشخصا درستی ندارد.

این معماها یا دیلماها، موقعیتی‌هایی را توصیف می‌کنند که در یک سو سود جمعی بیشتر در مقابل تخلف از قوانین اخلاقی مورد قبول اکثریت قرار دارد، و در سوی دیگر تصمیم در مورد انجام عملی است که سود بیشتر را از دست می‌دهد ولی در ازای آن از اصول اخلاقی پذیرفته شده، تخلف نمی‌کند. زمانی که این دو با هم تعارض دارند، باعث می‌شود تصمیم گیرنده مجبور شود بین این دو انتخاب کند.

نظریه‌های سنتی روانشناسی اخلاق به دیدگاه کانت[3] صحه می‌گذارند که قضاوت اخلاقی را نتیجه تفکر آگاهانه براساس قوانینی اخلاقی می‌دانست که به شکل قطب‌نمای اخلاقی[4] درونی عمل می‌کنند. در حالی که مطالعات جدید نشان می‌دهند که قضاوت اخلاقی می‌تواند شدیدا تحت تاثیر عوامل زمینه‌ای ظاهرا بی‌ربط قرار گیرد. مثلا به مردم اگر قبل از قضاوت اخلاقی احساس انزجار تلقین شود، رفتارها را غیراخلاقی‌تر قضاوت می‌کنند. در حالیکه تحریک عواطف مثبت تخلفات اخلاقی را گاهی قابل قبول‌تر می‌سازد.

یکی از فرضیات جدید در این باره این است که شناخت اخلاقی از اثر متقابل دو نوع پردازش شناختی حاصل می‌شود: یک نوع سریع، احساسی و خود به خود در برابر نوع کندتر، منطقی و تحت کنترل. این دو چارچوب پردازشی هرکدام در ارتباط با نوعی خاصی از پردازش اخلاقی است. براساس این چارچوب، قضاوت اخلاقی کنترل شده، با قضاوت اخلاقی نتیجه‌گرایانه[5] در تعامل است (که اغلب به آن قضاوت کارکردگرایانه[6] نیز می‌گویند) که نوعی از قضاوت اخلاقی است که بر دستاورد تمرکز دارد و تلاش می‌کند تا منفعت جمع را به حداکثر برساند. در مقابل، قضاوت اخلاقی احساسی، با قضاوت اخلاقی وظیفه‌گرایانه[7] در ارتباط است. نوعی قضاوت اخلاقی که دستاورد را نادیده می‌گیرد و هر عمل اخلاقی را براساس شایستگی اخلاقی ذاتی آن، قضاوت می‌کند. مسیر پردازشی این دو در مغز متفاوت است و هرکدام مدار جداگانه‌ای دارند.

اما اخلاق فقط با ویژگی‌های شخصی ما هدایت نمی شود و بخش دیگر آن، چیزی است که فرهنگ یا جامعه تعریف می‌کند. شناخت اخلاقی انسان توسط قوانین، رسوم و سنت‌ها وضع شده است و چیزی که به عنوان اخلاق در نظر گرفته می‌شود فقط عملکرد ادراک خودمان نیست بلکه محصولی است مابین سرشت اخلاقی خود و اقلیم فرهنگیمان.

[1] Dilemma

[2] Moral Judgment

[3] Immanuel Kant

[4] Moral Compass

[5] Consequentialist Moral Judgments

[6] Utilitarian Judgments

[7] Deontological Moral Judgments

One Trackback:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.