اغلب افراد یک دفترچه مخصوص برای برنامهریزیهای روزانه شخصی خود دارند اما چند نفر از ما کامل به برنامهای که چیدیم عمل میکنیم؟ اصلا کامل اجرا کردن یک برنامه ریزی امکان پذیر است؟
این واقعیت که گاهی اتفاقات غیرمنتظره برنامهریزی ما را به کل به هم میریزد غیرقابل انکار است. اما برخی افراد هستند که اغلب قادر به پایان رساندن یک برنامه منسجم و مشخص نیستند. به نظر شما این عدم توانایی به خاطر تنبلی یا اهمال کاری است؟ شاید در نگاه اول تنبلی و اهمال کاری یکسان به نظر برسد اما این دو یک فرق اساسی با هم دارند.
در فرهنگ لغت دهخدا واژه «تنبل»، کاهل بیکار تنپرور و واژه «اهمال کاری»، درنگ کردن در کار به دنبال آن نرفتن معنا شده است. به مثال زیر توجه کنید تا تفاوت این دو واژه کاملاً برایتان مشخص شود: دانشجویی را در نظر بگیرید که به دلیل مجازی شدن درس و دانشگاه دیگر در کلاسها حضور فعال ندارد؛ تحقیقات و پروژههای درسیاش را به فرد دیگری میسپارد و امتحانات را به امید امدادهای غیبی از طرف دوستان خود میگذراند.
حال در کنار آن دانشجوی دیگری را در نظر بگیرید که صبحها به موقع از خواب بیدار میشود؛ در همه کلاسها حضور فعال دارد؛ تحقیقات و پروژههای خود را به موقع و کامل تحویل میدهد؛ در کنار آنها به مقالهنویسی میپردازد و از تفریحات خود میگذرد تا برای امتحانات پایان ترم خود را آماده کند درضمن شاغل هم هست. اما هر چه تلاش میکند؛ برای ورزش کردن جهت حفظ سلامتی خود و مطالعه برای آزمون کارشناسی ارشد فرصتی پیدا نمیکند و همچنین هر روز به محل کار خود دیر میرسد.
با توجه به دو مثال بالا دانشجوی اول که از زیر بار تمام مسئولیتهای خود به عنوان یک دانشجو فرار میکند، تنبل است اما دانشجوی دوم اهمالکار است؛ چرا که انضباط شخصی و برنامهریزی ندارد.
دلایل اهمال کاری
اهمالکاری میتواند دلایل متعدد داشته باشد اما سه دلیل عمده پشت اکثر اهمال کاری های ما پنهان شده است:
اغلب تصمیمات و کارها به ما تحمیل شده است:
به گذشته خود نگاه کنید؛ احتمالاً در مراحل مختلف زندگی شما افرادی بودند که به جای شما تصمیم بگیرند که شما چه کاری را انجام دهید و چه کاری را انجام ندهید. پس ذهن شما به صورت خودکار منتظر دستورات شخص دیگری میماند و تا زمانی که تحت فشار نباشد برای انجام کاری اقدام نمیکند.
در ثانی زمانی که مکرراً دیگران برای شما تصمیم گیرنده باشند به مرور زمان دیگر نقش اول زندگی خود نخواهید بود و چه بسا از صحنه زندگی خود حذف خواهید شد. کارشکنی و عدم تمایل به سرانجام رساندن کارها نیز از تبعات این عدم تصمیمگیری است.
کمال گرایی
شاید جز آن دسته از افراد هستید که منتظرند شرایط کاملاً بر وفق مراد آنها باشد تا کاری را شروع کنند. این افراد اغلب توقعات بسیار بالا و حتی گاهی نامعقول دارد و تا زمانی که شرایط مورد نظر آنها آماده شود دست به کاری نمی زنند.
آینده نگری ندارید
این بار کمی بیشتر به گذشته خود برگردید؛ تلاش نکنید احتمالاً آن زمان را به خاطر نمیآورید. چهارده ماه اول زندگی دوران طلایی است که میتواند تاثیر زیادی در شکل گیری شخصیت افراد داشته باشد. اگر در آن چهارده ماه والدین نیازهای فرزند خود را به موقع تأمین کنند؛ اطمینان و امنیت در ذهن کودک و در نهایت اعتماد به نفس مثبت و امیدواری و نگاه مثبت نسبت به جهان برای او شکل میگیرد و این کودکان به فردا و در معنای دیگر آینده اعتقاد پیدا میکنند. زندگی همه ما پر است از رنجهایی که در انتهای مسیر آن دستاوردی همران با لذت برای ما تدارک دیده شده است. ورزشکار حرفهای که با پشتکار زیاد تمرین میکند در نهایت به مدال طلا میرسد؛ فردی که رژیم غذایی را تحمل میکند در نهایت به سلامتی و اندام ایده آل خود میرسد.
زمانی که کودکی در چهارده ماه اول زندگی خود به آن ذهنیتِ اطمینان و امنیت برسد؛ در آینده میداند که اگر رنج امروز را تحمل کند به لذت فردا میرسد چون باور دارد فردایی هست و به دنبال کسب لذتهای لحظه ای و گذرا زمان خود را تلف نمیکند و کاری را که باید انجام دهد به تعویق نمیاندازد.
اما فردی که اهمال کاری می کند به آینده و فردا اعتقاد ندارد و برای رسیدن به لذت آینده رنج امروز را تحمل نمیکند؛ نظام ذهنی او مبتنی بر واقعیتها نیست؛ بنابراین دچار اهمالکاری می شود.
دلایل دیگری نیز وجود دارد که موجب اهمال کاری می شود که عبارتند از:
ترس از شکست
افرادی هم هستند که به خاطر ترس از شکست و عدم موفقیت در کاری آن را شروع میکند این افراد معتقدند کاری را که ممکن است در آن شکست بخورند، شروع نکنند بهتر است و به همین ترتیب اغلب کارها را شروع نمیکنند یا به تعویق میاندازد .
بزرگنمایی
برخی دیگر از افراد در «از کاه کوه ساختن» تخصص بالایی دارند سختی کار و مشکلات آن را چنان بزرگ جلوه میدهند و در آن موقع مبالغه می کنند که در نهایت آن را میبوسند و به کناری می گذارند.
نگرانی برای کارها
این دسته از افراد به جای آن که کار را شروع کنند آنقدر خود را با نگرانی برای مشکلات احتمالی درگیر میکنند که فرصت شروع کردن و به سرانجام رساندن کارها را پیدا نمی کند .
مسئولیتپذیری افراطی
برخی دیگر حجم عظیمی از کارها را بر سر خود می ریزند که فرصت انجام دادن همه آنها را پیدا نمیکند (دانشجوی دوم را به خاطر بیاورید) .
حال با این اهمال کاری چه کنیم ؟
تغییر اهمال کاری دشوار است. اهمال کاری در زندگی تبدیل به عادتی خودکار میشود که شما بدون اینکه متوجه آن شوید خود را درگیر آن میبینید. تکنیکهای زیر به شما در جلوگیری از اهمال کاری کمک میکند:
آگاهی و ارزیابی:
احساسات و دلایلی را که باعث میشود کارها را به تاخیر بیندازید بررسی و شناسایی کنید.
هدف گذاری کنید:
کارهایی را که در طول روز انجام می دهد بررسی کنید و به چهار دسته تقسیم کنید :
1-کارهای مهم و فوری 2- کارهای غیر مهم و غیر فوری 3- کارهای غیر مهم و فوری 4- کارهای مهم و غیر فوری
صادقانه بگویم که ما درصد زیادی از زمان خود را صرف کارهای غیر مهم و غیر فوری میکنیم (مانند مهمانی ها و مجالس غیرضروری) از همان ابتدای کار دور آنها یک خط قرمز بکشید که دیگر وقت شما را بیشتر از این تلف نکند. کارهای مهم و فوری موارد اضطراری و غیرقابل پیشبینی هستند که به ندرت ممکن است برای ما اتفاق بیفتد.
کارهای فوری و غیر مهم نیاز به توجه در لحظه دارند اما لزوماً مهم نیستند. (مانند زنگ خوردن تلفن همراه یا درب منزل) اگر میتوانید آنها را نادیده بگیرید ولی اگر امکان نادیده گرفتن آن ها را ندارید سعی کنید در کوتاهترین زمان ممکن آنها را خاتمه دهید و به کار اصلی تان باز گردید.
مورد چهارم مهمترین و تاثیرگذارترین مورد در زندگیِ حال و آینده ماست. کارهای مهم اما غیر فوری کارهایی مانند تحصیلات ورزش و … هستند که نیازمند استمرار و پشتکارند. اهداف شما نیز در این دسته قرار میگیرند. آنها را اولویتبندی کنید و خود را مقید به انجام آنها کنید و مطمئن شوید تا کاری را که در یک زمینه به انجام نرساندید به سراغ کار بعدی نروید.
نقشه راه بریزید:
بعد از مشخص کردن اهداف و اولویت بندی آنها نوبت آن است که مسیر خود را مشخص کنید برای رسیدن به اهداف و به سرانجام رساندن کارهای خود برنامهریزی کنید .
برنامه ریزی شما باید تمام جوانب را در نظر بگیرد ؛یک برنامهریزی عاقلانه که با توجه به شرایط و شیوه زندگی شما باشد تا بتوانید آن را اجرا کنید و در آن استمرار داشته باشید.
به خودتان متعهد شوید:
خودتان را ملزم کنید که برنامه که چیدید؛ عمل کنید. این بار قرار نیست کسی کاری را به شما تحمیل کند، بلکه قرار است به خودتان بیاموزید که هر کاری را در زمان خودش انجام دهید و آن را به وقت دیگری موکول نکنید.
ممکن است در روزهای اولیه کمی برای شما سخت باشد اما به مرور زمان که جایگزینِ عادتِ اهمال کاری شما شود احساس آرامش میکنید و دیگر نیاز نیست در لحظات آخر برای به پایان رساندن کارهای خود تلاش کنید و زمان و انرژی مضاعف صرف کنید .
کلام آخر اینکه زمان، منابع مالی ، توان و در مجموع زندگی ما انسان ها محدود است و نباید این زمان محدود را به انجام کارهای غیرضروری تلف کنیم. اهمال کاری مانند این است که شما در مسیری مشغول رانندگی هستید اما ناگهان تصمیم می گیرید بایستید یا مقصد خود را عوض کنید. همانطور که قبلا هم به آن اشاره کردیم تغییر این عادت غلط کار ساده ای نیست. ما در کلینیک ویدیا با کادر مجرب خود شانه به شانه شما تا رسیدن به مقصد همراه و یاریگر شما در این حرکت بزرگ به سوی موفقیت هستیم. با ما در ارتباط باشیم.
نویسنده : مبینا ثامنی