برای دریافت مشاوره تماس بگیرید
۰۹۱۹۰۸۱۲۱۸۸ ۰۲۱۹۱۰۳۱۸۱۰ ۰۲۱۹۱۰۳۱۸۰۷

روان شناسی کودک

روان شناسی کودک

روان شناسی کودک

کودکان چگونه زندگی می کنند و رشد آن ها چگونه تغییر می کند؟ در این میان نقش والدین در حمایت از کودکان چیست؟

روان شناسی کودک، حوزۀ بسیار وسیعی است که چگونگی تغییرات رشدی فرد از زمان تولد تا نوجوانی را در بر می گیرد و سعی دارد تا توضیح دهد که این تغییرات مهم چگونه رخ می دهد. کودکان سه ساله، هفت ساله ها و نوجوانان با توجه به تجربیات شان از جهان اطراف و همچنین تغییرات بیولوژیکی، با یکدیگر کاملاً متفاوت هستند. از آنجایی که روان شناسی کودک حوزۀ بسیار وسیعی است و سعی دارد که به بسیاری از سوالات آن پاسخ دهد، اغلب متخصصان و محققان این تغییرات رشدی را به حوزه های خاصی تقسیم بندی می کنند و تمرکزشان بیشتر بر روی رشد جسمانی، رشد شناختی و رشد اجتماعی-هیجانی می باشد. روان شناسان کودک در تلاش اند تا هر جنبه ای از رشد کودک از جمله یادگیری، تفکر، واکنش و پاسخدهیِ هیجانی آنها، دوست یابی، فهم هیجانات و احساسات و شخصیت در حال رشد و خلق و خوها و مهارت شان، را درک کنند. کودکان معمولاً به نقاط مهمی از زندگی یا مرحلۀ برجسته ای می رسند که نشان دهندۀ توانایی هایی مانند راه رفتن و حرف زدن می باشد و توسط اکثر کودکان در سنین مشابه ای قابل دستیابی است. در این میان، مورد دیگری که روان شناسان کودک به آن علاقه دارند این است که کودکان چگونه به این نقاط مهم زندگی یا نقاط عطف می رسند و چگونه عوامل اجتماعی، فردی و فرهنگی، رشد آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد.
یکی از مهم ترین مواردی که والدین در روان شناسی کودک باید درک کنند این است که چیزهایی که کودک دوست دارد یا دوست ندارد، چیزهایی که باعث خنده یا گریۀ او می شود و آنچه را که به او انگیزه می دهد یا منجر به ناراحتی وی می شود را پیدا کرده و بفهمند. معمولاً والدین راه و روش های مخصوص به خودشان را برای تفسیر وجود یا عدم وجود توانایی ها و مهارت های فرزندان دارند. گاهی والدین در تفسیر این موارد دچار اشتباه و پیش داوری می شوند. اگرچه گاهی این سوء تفاهم ها ممکن است بی ضرر باشد، ولی همیشه این طور نیست. نقش والدین در رشد روانی کودک بسیار مهم است. به طوری که عدم آگاهی والدین اغلب منجر به قضاوت های نادرست و تصمیم گیری های غلط می شود. از آنجایی که کودکان زمان بسیاری را با والدین سپری می کنند، به طور مستقیم تحت تاثیر تربیت والدین قرار می گیرند. بنابراین برای والدین بسیار ضروری است تا در مورد جنبه های مختلف رشد و روان شناسی کودک اطلاع داشته و به رشد هیجانی و ذهنی کودک کمک نمایند. ژان پیاژه، به عنوان یک روان شناس شناخته شده در حوزۀ روان شناسی کودک، می گوید: از نظر اخلاقی و با توجه به یک نقطه نظر عقلانی، کودکی که متولد می شود نه خوب است نه بد، اما این سرپرست(والدین) کودک است که در سرنوشت و آیندۀ کودک تاثیر خواهد داشت
در این قسمت می خواهیم چند راهنمایی اساسی که ما را در درک بهتر کودک، یاری می نماید، ارائه کنیم.

1- کلید اصلی، مشاهده است
یکی از ساده ترین و موثرترین راه های یادگیری در مورد روان شناسی کودک، مشاهده است؛ مشاهدۀ آنچه کودک می گوید یا انجام می دهد. اعمال، خلق و خو، خوردن، خوابیدن و بازی کردن کودک را بررسی کنید. به یاد داشته باشید که کودک شما منحصر به فرد بوده و ممکن است شخصیتی برجسته داشته باشد. بنابراین از مقایسۀ کودک خود با کودکان دیگر اجتناب کنید، زیرا نه تنها استرس شما را بیشتر می کند بلکه باعث می شود که کودک احساس بدی داشته باشد. از خودتان سوال هایی بپرسید که به فهم روان شناسی کودک کمک خواهد کرد.
کودک چه کاری را بیشتر از همه دوست دارد و انجام می دهد؟
کودک در مقابل کارهایی که دوست ندارد انجام دهد، مانند خوردن سبزیجات، زود خوابیدن و یا انجام تکالیف، چگونه از خود واکنش نشان می دهد؟
تا چه حد رفتارش اجتماعی است؟ آیا تمایل دارد که چیزهای جدیدی را امتحان کند؟
چه مدت طول می کشد تا کودک خود را با محیط اطرافش آشنا کند و آیا قادر است تا در محیط نیز تغییر ایجاد کند؟
در حالی که به این سوالات پاسخ می دهید، به خاطر داشته باشید که کودک را قضاوت نکنید و فقط به منظور آگاه شدن از این شرایط به مشاهده بپردازید.

2- زمان کافی را با کودک خود سپری کنید
زمانی را که شما با کودک هنگام خوردن شام سپری می کنید و یا آنها را به مدرسه می برید و می آورید، کافی نیست. باید زمانی را برای گفت و گو و بازی با آن ها اختصاص بدهید و ساعت های کافی و با کیفیتی را به منظور درکِ روان شناسی آن ها صرف کنید.
گفت و گو با کودک به شما این امکان را می دهد تا بدانید چه چیزی در زندگی کودک تان، در خانه و مدرسه در حال اتفاق افتادن است، علائق و سرگرمی هایشان چیست و چه چیزهایی آن ها را هیجان زده می کند و چه چیزهایی هیجان زده نمی کند.
سپری کردن زمان کافی، همیشه به این معنا نیست که با کودک حرف بزنید یا کاری را با یکدیگر انجام دهید، بلکه گاهی می توانید بنشینید و در سکوت، آن ها را مشاهده کنید و فهم درستی از شخصیت شان داشته باشید.

3- کودکان به توجه جدی شما نیاز دارند
هنگامی که برنامه ریزی می کنید تا زمانی را با کودک خود سپری کنید، پس فقط و فقط همین کار را انجام بدهید نه کار دیگری. کودکان سزاوار این توجه هستند. اگر سعی می کنید تا در حال پخت و پز، در حال رانندگی و یا هر کار دیگری که مشغول انجام دادن آن هستید با کودک حرف بزنید، شانس کمی برای درک کودک تان خواهید داشت. زمانی که به کودک تان توجه جدی داشته باشید او احساس امنیت و اعتبار خواهد کرد.

4- محیط و اطراف کودک را مورد توجه قرار دهید
مطالعات ثابت کرده که رفتار و نگرش های کودک به طور عمده بر اساس محیطی شکل می گیرد که کودک در آن رشد می کند. بنابراین برای شناخت بهتر کودک باید به محیطی که در آن قرار دارد توجه داشت. همچنین تحقیقات نشان می دهد که محیط بر رشد مغز کودکان تاثیر می گذارد، که به نوبۀ خود بر رشد زبان و مهارت های شناختی کودک تاثیر خواهد داشت. رفتار کودک به مقدار بسیاری به نوع انسان هایی که اطراف او هستند و اینکه چگونه با او تعامل می کنند، بستگی دارد. هنگامی که کودک تان پرخاشگر شده و یا از رفتارهای اجتماعی دوری می کند، در این صورت جست و جو کنید تا بدانید که علت آن چیست و اینکه چه چیزی یا چه کسی پیامد آن می باشد.

5- از عملکرد مغزی کودک اطلاع داشته باشید
والدین شاید از تغییرات جسمی و ظاهری کودک مطلع باشند، ولی نمی دانند که مغز کودک چگونه کار می کند. مغز کودک به وسیله تجربیاتی که به دست آورده، شکل می گیرید که به نوبۀ خود بر چگونگی پاسخ دادن به وضعیت های مختلف، تاثیر می گذارد. آگاهی از عملکرد مغز کودک، کمک می کند تا توانایی های رفتای، تصمیم گیری، و توانایی های اجتماعی، منطقی و شناختی کودک را یاد بگیریم. تجربیات اشتباه منجر به پاسخ های منفی در ذهن کودک می شود و بر رشد کلی او تاثیر می گذارد. آگاهی از عملکرد مغز این امکان را فراهم می کند تا تجربیات منفی را از بین ببریم یا به تجربیات و فرصت های مثبت تبدیل کنیم.

6- گوش کنید و اجازه بدهید تا کودک داستان های خودش را برای شما بازگو کند
زمانی که با کودک تان گفت و گو می کنید، حرف زدن مفید است، اما گوش دادن بسیار مهم تر است. شاید کودک قادر نباشد تا خودش را به صورت کاملاً مشخصی ابراز کرده و نشان بدهد، به همین دلیل باید به کلماتی که استفاده می کند و نشانه های غیر کلامی او نیز توجه کنید. نشانه های غیر کلامی مانند،
لحن صدا: نحوۀ بیان کلمات و عبارات
بیان و ابراز: یعنی آنچه را که می گوید چگونه احساس می کند. سعی کنید احساسات شان را هنگامی که دربارۀ چیزی صحبت می کنند که آن را دوست دارند، یا از آن می ترسند و یا در مورد آن استرس دارند، درک کنید.
زبان بدن: تماس چشمی، چگونگی استفاده از دست شان و حالت بدن شان را مد نظر قرار دهید.
کودکان باید بفهمند که شنیده شده و جدی گرفته می شوند. تصدیق کردن آنچه را که می گویند و آنچه را که پاسخ می دهند، به آنها می فهماند که شما درک شان می کنید. در صورتی که چیزی را متوجه نمی شوید، سوال تان را به وضوح از آن ها بپرسید. اما مراقب باشید که بیش از حد حرف نزنید و زیاد سوال نپرسید، زیرا ممکن است که کودک دیگر حرف نزند و ساکت شود.

7- کودکان راه های مختلفی برای ابراز و نشان دادن خودشان دارند
کودکان علاوه بر صحبت کردن، احساسات خودشان را از طریق فعالیت ها نیز ابراز می کنند. اگر کودکان نقاشی کشیدن، نوشتن و فعالیت های دیگری را دوست دارند، آن ها را تشویق کنید تا این فعالیت ها را بیشتر انجام دهند. آن ها را در کلاس های هنر و نقاشی ثبت نام کنید و کمک شان کنید که خودشان را بهتر ابراز کنند. به طوری که الگوها و طرح های مختلفی را می توانید به کودک پیشنهاد دهید، بدون اینکه تخیل شان را محدود کنید.کودکان هرچه قدر که بیشتر بنویسند و یا نقاشی بکشند، بهتر می توانند خودشان را نشان داده و ابراز کنند. اجازه دهید تا در مورد آنچه می نویسند و یا نقاشی می کنند، توضیح داده و بگویند که چه احساسی در مورد آن دارند.

8- سوالات درست و به جا از کودک بپرسید
اگر می خواهید با کودکان صحبت کنید، پرسیدن سوالات درست بسیار مهم است. آغاز گفت و گو را با سوالات باز و سوالاتی که پاسخ های بلی و خیر نداشته باشد، شروع کنید. سوالات باز پاسخ، کودک را تشویق می کند تا جزئیات بیشتری را با دیگران به اشتراک بگذارد. به عنوان مثال، به جای اینکه از کودک بپرسید “آیا این آهنگ را دوست داری؟” که در این صورت فقط پاسخِ بله یا خیر خواهد داد، بپرسید “نظرت در مورد این آهنگ چیه؟” که در این صورت کودک توضیحات بیشتری می تواند بدهد. اجازه دهید تا کودک به طور دقیق توضیح دهد و حرف آن ها را قطع نکنید. هیچ گاه از پاسخ به سوالات کودکان طفره نروید. این کار باعث می شود که کودکان از پرسیدن سوالات در آینده دل سرد شوند. هرگاه که پاسخ مناسبی برای سوال کودک نداشتید، بهتر است در مورد آن فکر کنید و بعد که پاسخ مناسبی یافتید آن را به کودک بگویید.

9- برای رشد کودک، آموزش ببینید و خودتان را آماده کنید
برای فهمیدن رشد کودک و مراحل مختلف رشدی او، اطلاعات کسب کنید. زمانی را برای خواندن کتاب، مجلات و صحبت با متخصصین در نظر بگیرید. این کارها باعث می شود که در مورد روان شناسی کودک و رشد او بینش داشته باشید.

10- کودکانِ دیگر را هم مشاهده کنید
گاهی اوقات، مشاهدۀ کودکان دیگری که هم سن کودکان شما هستند کمک می کند تا کودکان خودتان را بهتر بشناسید. در واقع این مورد به شما اجازه می دهد تا بفهمید کودک تان در یک محیط اجتماعی چگونه رفتار می کند و نقاط ضعف و قوت وی که شخصیت کودک تان را تعیین می کند، بهتر درک کنید. در نظر داشته باشید که این به معنای آن نیست که کودک خود را با کودکان هم سن دیگر مقایسه کرده و قضاوت کنید که چه کسی بهتر است. والدین تمایل دارند تا توانایی های کودک خود را با کودکان دیگر مقایسه کنند. این مقایسه در طولانی مدت تاثیر منفی بر کودک خواهد داشت. در حالی که مقایسه همیشه هم بد نیست، ولی انجام بیش از حد آن خطرناک خواهد بود.

11- همدلی
گاهی اوقات والدین مجبور می شوند تا مانند کودکان فکر کنند و یا مانند آن ها عمل کنند.
به قول مولانا: چون که با کودک سر و کارت فتاد / پس زبان کودکی باید گشاد
همدلی، صفت بسیار مهمی است و در صورتی که والدین می خواهند تا کودکان شان را بهتر درک کنند، باید این صفت را در خودشان رشد بدهند. شاید کودک تان از آنچه که برای او اتفاق می افتد، برای شما توضیحاتی بدهد، اما، اگر همدلی نداشته باشید، نمی توانید درک کنید که کودک چه چیزی را تجربه می کند. به همین منظور در زیر پیشنهاداتی در این مورد آمده است.
به احساسات کودک تان توجه کنید؛ سعی کنید آن را ارزیابی کنید.
از زبانِ خود کودک می توانید برای درک کردن بهتر خودشان استفاده کنید. در واقع خودتان را جای آنها بگذارید. از خودتان بپرسید که اگر شما جای کودک بودید، می توانستید بزرگسالان را درک کنید؟ آیا با صحبت کردن بزرگسالان و نحوۀ بیان کلمات و عبارات پیچیدۀ آن ها آشنا هستید؟
وقتی که رفتار کودک تان را درک نمی کنید، از خودتان بپرسید که اگر جای فرزندتان بودید چه طور رفتار می کردید و واکنش نشان می دادید؟

12- هوش هیجانی کودک تان را بررسی کنید.
پیش از این تصور می شد که احساسات و عواطفی که کودکان تجربه می کنند، در بزرگسالی فراموش خواهند کرد. اما، در حال حاضر دیگر این مورد قابل قبول نیست. آنچه که کودک در دوران کودکی اش تجربه می کند، تاثیر قابل توجهی بر رشد او خواهد داشت. پس شما به عنوان یک والد، هیچ گاه هیجانات و توانایی مدیریت هیجاناتِ کودک تان را دست کم نگیرید. هوش هیجانی، توانایی شخص در شناسایی، بیان و نحوۀ ابراز و کنترل هیجانات است. کودکان با خلق و خوی منحصر به فردی متولد می شوند. بعضی از آن ها ممکن است پر حرف و بعضی خجالتی باشند. به عنوان یک والد، این مسئولیت بر عهدۀ شما است که هوش هیجانی کودک تان را درک کرده و آنچه را که برای رشد و سلامتی آن ها نیاز است، انجام دهید.

13- تصور نکنید
تصور نکنید که همیشه و در همه حال آنچه کودک می خواهد و چیزی که درک می کند را از آن مطلع هستید. اگر کودک هیچ شکایتی نمی کند، تصور نکنید که او خوشحال است. این تصورات باعث می شود که فکر کنید به درک کودک تان نزدیک شده اید، در نتیجه فرصت ها و انتخاب های ضعیفی برای کودک تان در نظر می گیرید. والدین باید در مورد تصورات شان از کودک با دید شک و تردیدی نگاه کنند و بدانند که موضوع دقیقاً چیست. پس از اطمینان از این تصورات، انتخاب ها و تصمیم های جدی را اتخاذ کنند.

در نوشته های بعدی اطلاعات و پیشنهادهایی در خصوص درک روان شناسی کودک، نحوۀ تعامل با کودکان و اختلالات مربوط به این دوره ارائه خواهد شد.

نوشته های مرتبط
یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *