برای دریافت مشاوره تماس بگیرید
۰۹۱۹۰۸۱۲۱۸۸ ۰۲۱۹۱۰۳۱۸۱۰ ۰۲۱۹۱۰۳۱۸۰۷

من نمی توانم گریه های کودکم را تحمل کنم

من نمی توانم گریه های کودکم را تحمل کنم

این جمله را در بسیاری از والدینی که با کودکان خود دچار مشکل شده اند می شنویم. والدینی وجود دارند که برای جبران احساس عدم امنیت و نابسندگی خود تلاش میکنند کودکی را بپرورانند که به عقیده ی خودشان ” بی نقص ” است .

هنگامی که این والدین تعیین می کنند که کودک بی نقص کودکی است که همیشه شاد و خوشحال است و هیچگاه ناکام نمی شود، در ﺁن صورت گریه کودک یک معنای ویژه برای ﺁنها پیدا می کند. این گریه تبدیل می شود به هشداری برای خطر که هم اشاره دارد به اینکه برخی نیازهای کودک برﺁورده نشده اند و هم اینکه بسندگی و کارﺁیی ﺁنها به عنوان والدین و در نتیجه خود احترامی ﺁنها زیر سوال قرار گرفته است. اگر قرار است که ﺁنها برای خود احترام قائل شوند و به عنوان والدین احساس نقص و کمبود نکنند، باید گریه های کودک متوقف شود و ﺁنها وقت خود را صرف پیش بینی نیازهای کودک می کنند تا از درد روانشناختی که هنگام گریه کودک ایجاد می شود اجتناب کنند(و این الگو تا زمانیکه کودک در خانه باقی مانده است ادامه می یابد).
برخی والدین، مثل ﺁنهایی که ادعای احترام عمیق به تکانه های ذاتی کودک دارند، کودک خود را از تجربه ی مهم یادگیری ” تحمل ناکامی ها” محروم می کنند. دنیا هیچ وقت به اندازه والدین سخاوتمند نخواهد بود، و اگر قرار باشد که کودک کارکرد موفقی در دنیا داشته باشد، او باید یاد بگیرد که منتظر کامروایی هایش بماند. علاوه بر این، کودک از سوی والدینی که همه هوس های او را برﺁورده می کنند احساس عدم حمایت کرده و به طرزی صحیح ﺁنهارا افرادی ضعیف می پندارد. بنابراین تبدیل به مدلهای ضعیف برای همانند سازی می شوند و این احتمال را به وجود می ﺁوردند که کودک هم در ﺁینده به طور مشابه فردی ضعیف گردد. تعجب ﺁور نیست که اینگونه کودکان بدون احساس حمایت و امنیتی که محدودیتهای والدینی به ارمغان می ﺁوردند کاملا مضطرب خواهند شد.

برگرفته از کتاب:
Understanding children
Richard Gardner, M

نوشته های مرتبط
یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *