برای دریافت مشاوره تماس بگیرید
۰۹۱۹۰۸۱۲۱۸۸ ۰۲۱۹۱۰۳۱۸۱۰ ۰۲۱۹۱۰۳۱۸۰۷

مهارت های زندگی

مهارت های زندگی

مهارت های زندگی

برای اینکه بتوانیم زندگی خوب و موفقی داشته باشیم باید خودمان را به یکسری از مهارتها روانی تجهیز کنیم. ما باید بتوانیم نقاط مثبت و استعدادهای خودمان را شناسایی کنیم و آن‌ها را پرورش دهیم، باید بتوانیم با اطرافیانمان ارتباط برقرار کرده و روابط خوب و صمیمانه‌ای با آن‌ها داشته باشیم، باید بتوانیم احساسات خود را بروز یا کنترل نماییم، مسائلی را که در زندگی روزمره با آن‌ها روبرو می‌شویم را حل کنیم، خوب تصمیم‌گیری کنیم برای زندگی خود تصمیمات درستی بگیریم. ای امکان در زندگی ما وجود دارد که در هرلحظه دچار حالت‌های هیجانی مانند خشم، غم، خجالت، ترس و … بشویم باید به خوبی یاد بگیریم که چگونه این هیجانات و احساسات خود را ابراز کنیم تا به دیگران و خودمان آسیب نزنیم. همه این‌ها مهارت­هایی هستند که برای یک زندگی سالم هر فردی به آن نیازمند است. این مهارت‌ها ما را قادر می‌سازند تا چالش‌های روزمره خود را به خوبی کنترل کنیم و آن‌ها را به فرصت تبدیل نماییم. ما در اینجا قصد داریم ده مورد از کاربردی‌ترین مهارت‌هایی که هر فرد به آن نیازمند است را ارائه کنیم تا با آگاهی از آن­ها زندگی سالم‌تری داشته باشیم. ده مهارت اصلی که همه روانشناسان آن را لازمه زندگی سالم و روبه رشد هر انسانی تلقی می‌کنند از قبیل مدیریت هیجان، خودآگاهی، مهارت حل مسئله، تاب آوری، قاطعیت ورزی، مهارت کنترل خشم، تفکر انتقادی، تصمیم‌گیری، ارتباط مؤثر، مدیریت استرس، می‌توانند تنش را از زندگی ما کم کرده و موفقیت و حرکت به سمت هدف‌هایمان را در دسترس کنند. سعی ما بر این است تا در هر بخش به‌طور مفصل شما را با یکی از این مهارت‌ها آشنا نماییم.

اولین بخش از 10 تکنیک مهارت‌های زندگی را بامهارت حل مسئله آغاز می‌کنیم

چرا حل مسئله در زندگی ما ضرورت دارد؟

به مثال زیر توجه کنید:

خانم جوانی پس از یک روز خسته‌کننده با حالتی پریشان و خسته‌کننده به خانه برمی‌گردد. شکی که مدت‌ها به خیانت همسرش داشت، امروز به‌یقین تبدیل‌شده بود. خانه خلوت و آرام است. نگاه زن به قاب روی دیوار می‌افتد که تصویر همسرش و او در لباس عروسی به نمایش گذارده شده است. با عصبانیت قاب را از زمین برداشته و به زمین می‌کوبد و شروع به گریه کردن می‌کند. احساس خشم و سردردی عمیق او را فرا می‌گیرد. برای خوردن قرص آشپزخانه می‌رود و اما به‌یک‌باره به جای یک قرص تمامی قرص‌ها را در آب ریخته و آن را سر می‌کشد و به زندگی خود پایان می‌دهد. داستان بالا پایا ن تلخی را در مواجهه با یک مشکل حاد به تصویر کشیده است. قطعاً این خانم در لحظه نتوانسته به این موضوع بیاندیشد که راه‌حل بهتری هم برای کنار آمدن این مشکل وجود دارد. مهرت حل مسئله دقیقاً در این موارد به کمک ما می‌آید زمانی که مشکلات ما را دربر گرفته و آن زمان است که باید بهترین تصمیم را بگیریم.

آشنایی بامهارت حل مسئله

در فرایند حل مسئله فرد باید در رویاروی با مشکلی که در حال حاضر ایجادشده است بتواند راه‌حل‌های زیادی پیدا کند و سپس با فرایند تصمیم‌گیری و با در نظر گرفتن پیامدهای هریک از این راه‌حل‌ها، بهترین آن‌ها را برای رفع مشکل حاضر خود به کار بندد. بر این اساس ما نیازمندیم که چگونگی تفکر و نه‌فقط چرایی آن را یاد بگیریم. افرادی که فاقد توان حل مسئله و مشکل خود هستند معمولاً:

  • وجود مشکل را دلیل بر ضعف، بی‌کفایتی، بی‌لیاقتی و یا بدشانسی خود می‌دانند.
  • مسئولیت ایجاد مشکل را به گردن دیگران انداخته و برای حل مسئله قدمی برنمی‌دارند
  • به هنگام مواجه با مشکل به جای اندیشیدن برای حل مشکل مداوم خود یا دیگران را سرزنش می‌کنند.
  • معتقدند که یک دنیای خوب دنیای بدون مشکل است
  • روش معمول این افراد اجتناب یا فرار است
  • معمولاً بدون اندیشه کافی و باعجله و تکانشی عمل می‌کنند
  • خودشان را باور ندارند و در مقابل مشکلات احساس درماندگی و ناامیدی می‌کنند
  • قادر به پیش‌بینی رفتار خود و تشخیص راه‌حل بهینه نمی‌باشند

اما در مقابل این افراد دیگری وجود دارند که حل مسائل و مشکلات متنوع نه‌تنها در آن‌ها آشوبی ایجاد نمی‌کند بلکه آن‌ها را به این سطح از خودآگاهی می‌رساند که با پشت سر گذاشتن هر مشکل، درس جدیدی از زندگی گرفته و نقاط ضعف خود را بهبود ببخشند. عمده‌ترین علت موفقیت این افراد آن است که به هنگام روبرو شدن با مشکلات، از روشی منظم و مرحله‌به‌مرحله استفاده می‌کنند، در حالی گروه اول فاقد این توانمندی هستند.

فن‌های حل مسئله چیست؟ چگونه بتوانیم مسائل خودمان را به بهترین نحو حل کنیم

تکنیک‌های حل مسئله مستلزم مراحلی است. شما در هر مرحله باید به سؤال خاصی پاسخ دهید. به‌عنوان‌مثال تعریف دقیق مشکل چیست؟ سعی کنید وقت کافی برای تمرین این مهارت اختصاص دهید و بارها آن را به صورت ذهنی در مورد مشکلات مختلف که ممکن است برای شما پیش بیاید به کار بگیرید. این کار باعث می‌شد شما آمادگی لازم را برای استفاده از این مهارت در موقعیت‌های واقعی زندگی کسب نمایید. به تر است برای پاسخگویی به سؤالات هر مرحله از کاغذ و قلم استفاده کنید، نوشتن به شما کمک می‌کند تفکر بازتری داشته باشید. و این امکان را فراهم می‌کند در صورت خواستن به مراحل قبل برگردید و گزینه منطقی‌تری را انتخاب نمایید. با نگاه به مراحل زیر هر فردی به راحتی می‌تواند یاد بگیرد که برای حل مؤثر مشکلاتش گام بردارد تا به نتیجه مطلوبی دست پیدا کند.

  1. پذیرش

در مرحله اول باید افراد یاد بگیرند که مشکلات خود را پذیرفته و از زیر آن‌ها شانه خالی نکنند. بسیاری از ما زمانی که با مشکلی روبرو می‌شویم آن را بیش از حد بزرگ جلوه می‌دهیم به طوری که حتی از فکر کردن به آن نیز ناتوان می‌شویم. درواقع به جای این‌که مشکلات خود را به عنوان چالش‌هایی در زندگی تصور کنیم که نیازمند مقابله و رسیدگی است /آن‌ها را به صورت فاجعه نگاه می‌کنیم. بعضی اوقات ما مشاوران خوبی برای دیگران هستیم و می‌توانیم به خوبی دیگران را راهنمایی کنیم اما زمانی که با مشکلی خودمان روبرو می‌شویم این فاجعه نگاه کردنمان ما را از تصمیم درست بازمی‌دارد

بنابراین در گام اول می‌توانیم بگوییم که افراد در این زمان تصور کنند اگر این مشکل متعلق به دوست یا آشنایی از آن‌ها بود چگونه او را راهنمایی می‌کردند یعنی از دید یک ناظری بیرونی به مشکل خود نگاه کنند. بنابراین می‌توانند بهتر از استرس مشکل بیرون آمده و زوایای بیشتری از مشکل را مدنظر قرار دهند.

  1. تعریف مشکل

تا زمانی که برای ما مشخص نباشد که با چه مشکلی روبرو هستیم نمی‌توانیم را ه حل مناسبی را برای آن اتخاذ کنیم. علت اصلی اینکه برخی از افرا د در رویارویی با مشکلات اغلب مصیبت‌زده و حیران می‌شوند و از زیر آن فرار می‌کنند نیز همین است که درک صحیحی از مشکل ندارند. برخی نیز علی‌رغم آزمودن راه‌حل‌های بسیار هنوز در حل مشکل خود ناتوانند چون اینان بدون اینکه مشکل پیش‌آمده را تعریف کنند سریعاً در مقابل آن واکنش نشان می‌دهند و از همین رو از بسیاری از جنبه‌های آن غفلت کرده و لذا راه‌حل‌های آنان نیز جامع نخواهد بود و با شکست همراه می‌شود. افراد معمولاً به برداشتی که از مشکل‌دارند پاسخ می‌دهند نه به آنچه واقعاً رخ‌داده است. بر این اساس سعی کنید ابتدا از آنچه به عنوان مشکل یاد می‌کنید اطلاعات کامل و دقیقی بدست بیاورید به‌طور مثال از خودتان بپرسید

  • چه چیزهایی پیش‌آمده که باعث شده است احساس کنید مشکلی پیش‌آمده است؟
  • مشکل کجا ایجادشده است؟
  • چطور ایجادشده است؟
  • چه زمانی ایجادشده است؟
  • چه کسانی درگیر این مشکل هستند؟

بر این مبنا شما توصیفی پنج‌گانه از یک مشکل ارائه می‌دهید. مسائل پنهان زیربنای یک مشکل نیز باید موردبررسی قرار بگیرد چراکه نقش عمده‌ای در ایجاد و تداوم مشکل دارد. سعی کنید حتی‌الامکان مشکل خود را در قالب مفاهیم عینی و اختصاصی تعریف کرده و از به کار بردن عبارات کلی اجتناب کنید. مثلاً مادری می‌گوید مشکل اصلی من افت تحصیلی فرزندم است، این یک تعریف کلی است و نمی‌توان راه‌حل مناسبی را برای آن ارائه کرد. اما اگر همین مشکل این‌گونه بیان گردد که مشاجرات خانگی بین من و همسرم باعث شده که نتوانیم مانند سابق به مسائل مربوط به تحصیل فرزندمان رسیدگی کنیم و از سویی نگرانی خود او در مورد احتمال طلاق والدینش باعث شده تا عملکرد تحصیلی‌اش افت نماید، به سدگی می‌توان به راه‌حل‌های احتمالی این موضوع دست یافت.

گاهی اوقات برخی مشکلات به قدری پیچیده و مبهم هستند که طی مرحله فوق نمی‌توان آن‌ها را به‌گونه‌ای تعریف کرد که مشخص و قابل‌درک باشند در اینجا ما باید مشکلات را اولویت‌بندی کرده و به چند مشکل فرعی مرتبط باهم تقسیم نمایید و روند تعریف مشکل را برای هریک از آن‌ها تعریف کند. حتماً به این موضوع دقت کنید که چه مشکلاتی از این میان برای شما از اهمیت بیشتری برخوردارند و سریع‌تر باید موردبررسی قرار گیرند. بنابراین

مشکلات خود را به ترتیب اهمیت اولویت‌بندی کنید نه ضرورت.

  1. بازبینی درکتان از مشکل حاضر

امکان دارد شما مشکل را آن گونه که واقعاً هست به خاطر این‌که در بطن ماجرا هستید نبینید و دچار خطا شوید بنابراین می‌توانید با نظرخواهی و مشورت با دیگران درکتان را از ابعاد مختلف مشکل بالا ببرید.

  1. تعیین نقش خودتان در مشکل

سعی کنید نقش واقعی خودتان را در مشکل درک نمایید. گاهی افراد به قدری تحت استرس و فشار ناشی از ایجاد مشکل هستند که سریعاً شروع به سرزنش و توبیخ دیگران و اطرافیان کرده و هیچ مسئولیتی را متوجه خود نمی‌بینند. گاهی هم برعکس این قضیه رخ می‌دهد و افراد به قدری در برابر مشکل احساس گناه می‌کنند که تمام تقصیرات را متوجه خود می‌دانند، مسلم است که هیچ‌یک از موارد صحیح نیست چراکه اصل تعریف دقیق مشکل رعایت نشده است.

  1. بارش فکری راه‌حل

در این مرحله تمامی راه‌حل‌هایی که به ذهنتان می‌رسد بر روی کاغذ آورید. هر روشی که به برای رویارویی با مشکل می‌توان از آن استفاده کرد چه درست و چه غلط وارد برگه کنید در نظر داشته باشید که کمیت تولید کیفیت می‌کند.

  1. تصمیم‌گیری

این مرحله شامل انتخاب بهترین راه‌حل است. فهرستی را که در مرحله قبل جمع‌آوری کردید پیش روی خود بگذارید و هر راه‌حلی که فکر می‌کنید میسر نیست حذف کنید. در انتخاب بهترین راه‌حل موارد زیر را در نظر بگیرید

  • آیا راهکار امکان‌پذیر است؟
  • آیا راهکار به حل مؤثر مشکل خواهد انجامید؟
  • کدام راهکار در حال حاضر قابلیت اجرایی بیشتری دارد؟ آیا برای آن اجرای زمان کافی داریم؟
  • کدام راهکار مشکل را برای بلندمدت کم می‌کند؟
  • پیامدهای منفی و خطرات احتمالی مربوط به انجام این راه‌حل کدام اند؟
  1. طرح‌ریزی برای اجرای بهترین راه‌حل

قبل از اجرای راه‌حل خود آن را در ذهن خود مرور کنید. در این مرحله دقت کنید

  • وقتی مشکل حل شود، وضعیت چگونه خواهد بود؟
  • چه گام‌هایی باید برداشته شود تا راهکار انتخاب‌شده به عمل درآید؟
  • چه منابعی از قبیل هزینه یا تسهیلات برای اجرای راه‌حل نیاز است؟
  • برای اجرای ره حل چه مقدار زمان نیاز دارید؟
  1. اجرای راه‌حل انتخاب‌شده

در این مرحله عمل کردن به راه‌حل اتفاق می‌افتد. در طی اجرای راهکار سعی کنید برنامه‌ریزی به همان‌گونه که برنامه‌ریزی کردید پیش برود.

  1. ارزیابی نتایج اجرای راه‌حل

پس از اجرای راهکار شما باید بررسی کنید که:

  • آیا راهکار کارآمد بوده و به حل مشکل شما انجامیده است؟
  • آیا موجب بهبود شرایط شده است؟

در صورتی که مشکل با استفاده از این روند حل‌شده باشد فرایند حل مسئله به پایان می‌رسد اما اگر مشکل حل نشد خونسرد بوده و دوباره از مرحله تصمیم‌گیری شروع کنید و این بار باتجربه‌ای که به دست آوردید به‌احتمال‌زیاد موفق خواهید شد. برای بهتر انجام دادن این فرایند می‌توانید فایل زیر را دریافت کرده و این فرایند را به خوبی در خانه اجرا نمایید.

تمرین حل مساله

نوشته های مرتبط
1 دیدگاه
میثم شاه حسینی

5

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *