ما در درمانکده روابط عاطفی با استفاده از رویکردهای علمی و اثربخش رواندرمانی و مشاوره به شما کمک می کنیم، تا از اضطراب، افسردگی، مشکلات زناشویی و روابط عاطفی خود رهایی پیدا کرده و مسیر توسعه فردی خود را رقم بزنید.
حل مسئله
همه ما در زندگی با مشکلهای بزرگ و کوچک روبرو می شویم. وجود مشکل و مسئله در زندگی طبیعی است و زندگی چیزی جز روبرو شدن با مشکلها و حل کردن آنها نیست. به جای اینکه از مشکلها فرار کنیم و یا تسلیم آنها بشویم یا آرزو کنیم ای کاش مشکلی در زندگی وجود نداشت باید یاد بگیریم که چگونه می توان مشکلها را حل کرد.

تعریف مسئله یا مشکل:

درنتیجه تعامل ما با محیط بوجود می آید. در محیط اطرف ما تقاضا یا خواسته ای وجود دارد اما امکانات ما و پاسخ هایی که می توانیم بدهیم با آنها هماهنگ نیست و روش سریع هم برای این عدم تعادل وجود ندارد.
مهارت حل مسئله :یک روش منظم است که به فرد کمک می کند تا بطور موثر مسائل زندگی خود را حل کند.مهارت حل مسئله یک فرآیند است نه یک نتیجه.
فردی که در زندگی مهارت حل مسئله را یاد نگیرد در زندگی احساس درماندگی و ضعف و ناتوانی خواهد کرد و سلامت روان او به خطر می افتد.

مهارت حل مسئله:

شامل دو بخش و شش مرحله است:
بخش اول، مشکل یابی شامل: اتخاذ نگرش حل مسئله – جمع آوری اطلاعات – تعریف دقیق مسئله
بخش دوم، مشکل گشایی شامل: تولید و پیدا کردن راه حل- انتخاب بهترین راه حل – اجرا و ارزیابی راه حل
1 .اتخاذ نگرش حل مسئله: اول باید این فکر را در خودمان ایجاد کنیم که من می توانم مشکلم را حل کنم. اگر این فکر و احساس را نداشته باشیم وقتی مشکل مهمی به وجود می آید دستپاچه و نگران می شویم و نمی توانیم خوب فکر کنیم.
همیشه یک نفر در درون ما با ما صحبت می کند که به آن گفتگوی درون می گوییم. مثلا وقتی نمره بدی می گیری به خودت چه می گویی؟
این صدای درون برای بعضیها دوست مهربان است که به ما دلداری می دهد و می گوید نگران نباش. برای هرکسی پیش می آید و من می توانم آن را حل کنم و همه چیز درست می شود.
اما در عده ای دیگر این صدای درون سرزنش کننده است و می گوید من آدم بی عرضه هستم. تنیل و بدشانس هستم و من نمی توانم آنرا حل کنم.
باید در هنگام روبه رو شدن با مشکل شیوه مقابله مسئله محور داشته باشیم و هیجانها را کنترل کنیم و از آنها استفاده کنیم. موانع فکری که هنگام حل مسئله وجود دارد را بررسی کنیم و برطرف کنیم. در هنگام روبه رو شدن با مشکل افکار اتوماتیک منفی به ذهن ما می آید که با گفتگوی درون باید آنها را با جمله های مثبت جایگزین کنیم.

فکرهای منفی

1 .وجود مشکل نشانه ضعف و بی استعدادی من است.
2 .سرزنش کردن خود.
3 .فرار از مشکل یا تسلیم شدن به جای حل کردن آن.
4 .رفتار تکانشی(بدون فکر عمل کردن).
5 .ناامید شدن و درمانده شدن.
6 .فقط آدم های باهوش می توانند سریع تصمیم بگیرند من نمی توانم.
7 .اولین راه حل بهترین راه حل است.
8 .در زندگی باید سعی کنی اصلا مشکلی پیدا نکنی تا نیاز به حل کردن آن نداشته باشی.
9 .همیشه از یک راه حل استفاده کردن.
پس در مرحله اول باید افکار منفی را شناسایی کنید و با جمله های مثبت و گفتگوی درونی با آنها مبارزه کنیم مثلا به خودمان بگوییم اگر الان خونسرد و آرام نباشم شکست می خورم من می توانم راه حل مناسب را پیدا کنم. سرزنش کردن خودم و نا امید شدن به من کمک نمی کند.

مرحله اول حل مسئله

مرحله دوم و سوم، تعریف دقیق و روشن مسئله و جمع آوری اطلاعات:
تا زمانیکه ندانیم دقیقا مشکل ما چیست نمی توانیم راه حلی برای آن پیدا کنیم. باید علت را دقیق بررسی کنیم.
باید به چهار سوال جواب بدهیم .
1 .مشکل چیست؟
2 . مشکل از چه زمانی ایجاد شده است؟
3 .مشکل در چه موقعیت و چه مکانی بوجود آمده است؟
4 .چه کسانی در ایجاد مشکل یا گسترش آن نقش داشتند؟
بعد از جواب دادن به سوالهای بالا برای تعریف دقیق مشکل باید کارهای زیر را انجام بدهیم:
1 .مشکلهای پیچیده را به مسائل ساده تر تجزیه کنید.
2 .اولویت مسائل را مشخص کنید یعنی کدامیک اول باید حل شوند.
2 .مسائل مبهم را روشن کنید.
3 .مسائل کلی را به مسائل جزئی تر تجزیه کنید.

97/04/02

سلام

جالبه برام از وقتی اومدم سایتتون 1 ساعت گذشته و متوجه نشدم خخخخ

هرچی میچرخم اینجا قسمت هایی که دوست دارم پیدا میکنم

سایت خوبی پیدا کردم ولی سر سری سایتتونو دیدم حالا سایتتونو تو گوشیم سیو کردم وقتم ازاد شد میام دوباره میبینم

ممنون

97/04/02

سلام.
سپاس از لطف و توجهتون.
خوشحال میشیم نظراتتون پیرامون مطالبی که مطالعه کردید رو هم بدونیم.

One Trackback:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.